خوش خدمتی جدید اسکار برای صهیونیست ها
از میان 5 نامزد نهایی اسکار فیلم غیرانگلیسیزبان- که فیلم اصغر فرهادی طبق پیشبینیها از راهیابی به آن بازماند- یک فیلم فلسطینی وجود دارد که این روزها بسیار به آن پرداخته میشود و مورد بحث رسانهها و افراد مختلف است. فیلم «عمر» به کارگردانی «هانی ابو اسعد» که پیش از این یکبار دیگر نیز با فیلم «اینک بهشت» در سال 2006 نامزد دریافت اسکار شده بود. فیلمی ظاهرا فلسطینی که در اسرائیل هم به روی پرده رفت و با استقبال خوبی هم روبرو شد.
«اینک بهشت» به نحوهی جذب جوانان فلسطینی به گروههای افراطی و استفادهی آنها در عملیات انتحاری پرداخته بود و همان زمان از جانب فلسطینیها با انتقاد فراوان روبرو شد و جنجال فراوانی برانگیخت. فیلم ابواسعد در عین دفاع ظاهری از «آرمان فلسطین» به شیوه مبارزه قهرآمیز نگاهی انتقادی داشت و بیهودگی این نوع مبارزه را نشان میداد.
حالا اما «عمر»، فیلم جدید هانی ابواسعد به 5 نامزد نهایی اسکار راه یافته است، فیلمی که در آخرین دوره جشنواره سینمایی کن جایزه ویژه هیئت داوران را در بخش «نوعی نگاه» از آن خود کرده است و نمایش عمومی فیلم در فرانسه و برخی کشورهای اروپایی نیز با استقبال خوبی از سوی منتقدان سینمایی روبرو شده است.
نکتهی جالب در این بین اما این است که اکثریت رسانهها در تحلیلهای اخیرشان «عمر» را فیلمی «ضداسرائیلی» میدانند که نامزد نهایی اسکار شده است. در این میان هم، جز رسانههای شبهروشنفکر متعقد به غیرسیاسی بودن اسکار، حضور رسانههایی خودنمایی میکند که سالهای گذشته با جایزه گرفتن «آرگو» و «جدایی نادر از سیمین» معتقد به سیاسی بودن اسکار و غالب جشنوارههای غربی بودند و حالا معلوم نیست چرا به این نکته اشاره نمیکنند که اگر اسکار سیاسیست و اساسا سینمای غرب تحت نفوذ لابی صهیونیسم، پس چطور حالا یک فیلم «ضداسرائیلی» نامزد دریافت اسکار شده.
اینجا به نظر آنچه باعث تحلیل غلط بسیاری از رسانهها شده است ظاهر انتقادی فیلم ابواسعد است. «عمر» داستان زندگی سه دوست قدیمی را دنبال میکند که پس از پیوستن به جنبش شورش فلسطینیان با افسران اطلاعاتی اسرائیلی درگیر تعقیب وگریزهای پی در پی میشوند. اما پیرنگ اصلی فیلم عمر داستانی عشقی است که برخلاف پیش زمینه مناقشات میان فلسطین و اسرائیل اتفاق میافتد.
عمر که نقش آن را بازیگر مشهور عرب «آدمبکری» ایفا میکند، یک نانوای جوان باملاحظه است که عاشق دختری به نام نادیا میشود. طارق برادر نادیا از جوانان مبارز فلسطینی است و عمر در جریان این عشق برای گرفتن رضایت طارق به این ازدواج، مجبور میشود که طارق را در کنار دوست مشترکشان امجد در مأموریتی برای کشتن یک سرباز اسرائیلی همراهی کند. عمر در جریان این مأموریت بازداشت و به دست نیروهای اسرائیلی که سعی میکنند از او برای نیل به اهداف خود استفاده کنند، شکنجه میشود و در ادامه شایعه همکاری او با دستگاه امنیتی بر سر زبانها میافتد و فشار روحی سنگینی بر او وارد میسازد.
نکتهی اصلی ماجرا اما آنجاست که «عمر» در ظاهر خود انتقاداتی به رژیم اسرائیل وارد میکند و نشان میدهد که فلسطینیان در زندگی روزمره خود نیز فشار نیروهای اشغالگر را تحمل میکنند. اصلا به خاطر همین انتقادات هم هست که خیلیها تصور میکنند که با یک فیلم «ضداسرائیلی» طرفند. در حالی که این تنها چند انتقاد به دولتیست که ظاهرا حضورش پذیرفته شده، درحالی که آرمان و هدف بسیاری از فلسطینیان نابودی کامل اسرائیل و بازگشت به فلسطین «از نهر تا بحر» است.
جالب آنکه در همین اثر فعلی هم از اسرائیلیها تصویر نیروهایی متخاصم و متجاوز به نمایش درنمیآید بلکه این فلسطینیها هستند که طرح و توطئه کشتن اسرائیلیها را زمینهچینی میکنند.
اما در همین زمینه هانی ابواسعد به الجزیره گفته است که هدف او نه ساختن یک فیلم سیاسی، بلکه پیش از هر چیز ساختن فیلمی عاشقانه در سرزمینهای اشغالی بوده است. او همچنین در نکتهای بسیار مهم که به شناخت بهتر درونمایهی فیلم اخیرش نیز کمک میکند گفته است که در حال حاضر بیشتر جوانان مناطق اشغالی با یأس و افسردگی روبرو هستند و هیچ چشمانداز روشنی در پیش رو ندارند و هم دولت اسرائیل و هم مقامات فلسطینی در ایجاد این وضعیت ناگوار مسئول هستند.
با این اوصاف به نظر میرسد که راه یافتن «عمر» به جمع 5نامزد نهایی اسکار، نهتنها برخلاف رویهی چند سال گذشتهی آکادمی علوم و هنرهای سینمایی و باقی جشنوارههای غربی نیست، بلکه اساسا تائیدکنندهی همان نگاه و سیاست است. پررنگ کردن اثاری مثل «عمر» و اکران گستردهی جهانی آنها، تلاش برای ترویج یک انتقاد تقلیل یافته و کنترلشده از سیاستهای اسرائیل و در عوض فراموش شدن ارمان اصلی فلسطین یعنی حذف و نابودی کامل اسرائیل است.
تصور کنید دولت رژیم اشغالگر فلسطین برای به حاشیه راندن جنبشها و گروههای مبارزی که برای نابودی کامل اسرائیل میجنگند خودش گروهی را به رسمیت بشناسد که با وجود انتقاد به این رژیم، برای برقراری صلح و به رسمیت شناخته شدن هردو کشور تلاش میکنند.
ترویج و تبلیغ فیلمهایی از قبیل «اینک بهشت» و «عمر» نیز دقیقا در راستای همین نگاه است و اساسا یک فیلم «ضداسرائیلی» به حساب نمیاید. فیلمی که توسط کارگردانی ساخته شده است که گرچه در فلسطین به دنیا آمده اما در سال 1980 میلادی به هلند مهاجرت کرده است و از این حیث برخلاف تصور، فیلمسازی برونآمده از دل سرزمین پر از حماسه فلسطین نیست که مصائب آن را با جان و دل درک کرده و از روی دغدغه فیلمش را ساخته باشد.